سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آسمون

پروردگارا آرامش را همچون دانه های برف آرام و بیصدا به سرزمین قلب کسانیکه برایم عزیزند بباران
نظر

 

 


یکی هست تو قلبم که هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه


 

نمیخوام بدونه واسه اونه که قلب من این همه بی تابه


 

یه کاغذ یه خودکار دویاره شده همدم این دل دیوونه


 

یه نامه که خیسه پر از اشکه و کسی بازم اونو نمی خونه


 

یه روز همینجا توی اتاقم یه دفعه گفت داره میره


 

چیزی نگفتم آخه نخواستم دلشو غصه بگیره


 

گریه میکردم  درو که میبست میدونستم که میمیرم


 

اون عزیزم بود نمی تونستم جلویه راشو بگیرم


 

میترسم یه روزی برسه که اونو نبینم بمیرم تنها


 

خدایا کمک کن نمیخوام بدونه دارم جون میکنم اینجا


 

سکوت اتاقو داره میشکنه تیک تاکه ساعت رو دیوار


 

دوباره نمیخوام بشه باور من که دیگه نمیاد انگار